یادداشت ها و اخبار ویژه روزنامه های داخلی (یک شنبه 23 آبان 1400)
فارس گزارش داد که حسین مظفر، علیاحمدی، بطحایی و فرشیدی وزرای سابق آموزش و پرورش در نامهای مشترک به نمایندگان مجلس نوشتند: درخواست داریم که در صورت صلاحدید و پس از ارزیابی توانمندیها و برنامههای فیاضی، به ایشان فرصت بدهید تا در سمت وزیر آموزش و پرورش با مدیریتی جهادی ایفای مسئولیت کند.
یادداشت روزنامههای ۲۳ آبان
روزنامه کیهان
اگر رئیسی نیامده بود/کمال احمدی
این روزها که تقریبا مقارن با صدمین روز تشکیل دولت سیزدهم است شاید مهمترین سؤالی که نقل محافل رسانهای شده اینکه جناب رئیسی و دولت متبوعش در این بازه زمانی چه کردهاند؟اگر بخواهیم پاسخ این سؤال را بطور دقیق و مبسوط بدهیم طبیعتاً باید ضمن دسترسی به گزارشهای آماری سه ماهه وزارتخانههای مختلف و سازمانهای دولتی و بررسی آنها با واقعیتهای میدانی به جمعبندی منصفانهای درباره عملکرد دولت برسیم که البته این کار از حوصله و فضای محدود این یادداشت خارج است، اما شاید بتوان به گونه دیگری هم به این سؤال پاسخ داد و آن اینکه فرض کنیم اگرجناب آقای رئیسی در این مدت رئیسجمهور نبود و شخص دیگری، اما با رویکرد و سیاست رئیسجمهور قبلی (آقای حسن روحانی) بر ارکان دستگاه اجرایی حاکم بود و همان شیوه مدیریتی هشت سال قبل ادامه مییافت چه اتفاقی در این ۱۰۰ روز میافتاد.
از آنجا که بارزترین ویژگی دولت قبل تکیه به خارج و خصوصاً غربیها بود قطعا تا زمانی که آنها را راضی نمیکرد نمیتوانست اقدام شایستهای در کشور انجام دهد و چه بسا معطلی و رکودی که در هشت سال قبل و به جهت اجرای همان سیاست انتظار برای رضایت کدخدا، فضای بنگاههای اقتصادی را فراگرفته بود باز هم ادامه مییافت؛ مثلا شمار واحدهای تعطیل شده که از ۱۰ هزار واحد فراتر رفته بود سیر صعودی پیدا میکرد و کارگران بیشتری به سرنوشت کارگران کارخانههای ارج، آزمایش، هفتتپه و... گرفتار میشدند. واکسیناسیون عمومی برضد کرونا که از نظر دولت قبل پیوند عجیبی با FATF داشت همچنان در مراحل اولیه درجا میزد و معلوم نبود تعداد قربانیان روزانه چه رکوردهای جدیدی را ثبت میکند چرا که آقای علی ربیعی سخنگوی دولت روحانی اوائل دیماه سال گذشته در پاسخ به سؤالی درباره چرایی تعلل دولت برای تامین واکسن گفته بود: «در مورد انتقال پول بنابر قوانین تحریم و قواعد FATF چندین مرحله امکان انتقال پول با مشکل مواجه شد و با موانعی روبهرو بودیم.
بهطور کلی نپیوستن به FATF و در لیست سیاه قرار گرفتن آثار خود را بر تراکنشهای مالی و تأمین مالی نشان داده است و حتی در مواقعی هم که تحریم مانع نمیشود متأسفانه FATF این بهانه را ایجاد میکند». آیا با این نگاه، مردم ایران میتوانستند امیدی به واکسیناسیون سراسری در ۳ ماه داشته باشند؟ همچنین اگر نگاه صرف به غرب همچنان بر ذهن مسئولان اجرایی حاکم بود شاید انتظار ایران برای عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای که بیش از دو دهه طول کشیده بود به پایان نمیرسید و فرصت مطلوب اقتصادی برای گسترش روابط تجاری با کشورهای شرقی فراهم نمیشد.
با این وصف شاید بتوان گفت مهمترین سیاست دولت جناب رئیسی در سه ماهه آغازین کارش تغییر نگاه به برجام و گره نزدن اقتصاد و معیشت و سلامت مردم به خارج کشور بود. مردم در این ۱۰۰ روز دیدند میشود هم بیش از ۱۰۰ میلیون دُز واکسن در مدت کوتاهی وارد کشورشود و هم به باج خواهی غربیها «نه» گفت و زیربار خواستههای مستکبرانه FATF نرفت. افکار عمومی دیدند هم میشود چرخ فعالیتهای تجاری در قالب تهاتر نفت با کالا و خدمات با سایر کشورها بچرخد و هم فعالیتهای هستهای کشور شتاب بالایی بگیرد. فعالان اقتصادی دیدند بسیاری از مشکلات ناشی از خودتحریمی و سوءمدیریت است تا تحریمهای واقعی.
حقیقتا جا دارد مسئولان مختلف بارها بیانات رهبر معظم انقلاب را که در روزهای پایانی دولت قبل بیان شد، مرور کنند. ایشان به دولتمردان سابق فرمودند: «دیگران باید از تجربههای شما (دولت آقای روحانی) استفاده کنند. خب حالا یک تجربه را من بهخصوص یادداشت کردهام، حرفی است که من مکرّر [در گفتگو]با شماها و با مردم تکرار کردهام، حالا هم همان حرف را تکرار میکنم؛ این تجربه عبارت است از بیاعتمادی به غرب؛ آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد؛ به ما کمک نمیکنند و هرجا بتوانند ضربه میزنند؛ آنجاییکه ضربه نمیزنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هرجا امکان داشتهاند ضربه زدهاند؛ این تجربه بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامههای داخلی را به همراهی غرب موکول کرد و منوط کرد،، چون قطعاً شکست میخورَد، قطعاً ضربه میخورَد. شماها هم هر جاییکه کارهایتان را منوط کردید به [همراهی]غرب، ناموّفق ماندید؛ هر جاییکه بدون اعتماد به غرب، خودتان قد عَلَم کردید و حرکت کردید موفّق شدید. نگاه کنید کار را؛ کارکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم این جوری است. هرجا شما موضوعات را به توافق با غرب و به مذاکره با غرب و با آمریکا و مانند اینها موکول کردید، آنجا ماندید و نتوانستید پیش بروید؛ چون آنها کمک نمیکنند، دشمنی [میکنند]، دشمنند دیگر؛ هرجا شما از آنها قطع نظر کردید، خودتان راه افتادید و از شیوههای مختلف [استفاده کردید]- هزار راه وجود دارد و این جور نیست که یک راه [باشد]؛ نه، راههای مختلف وجود دارد؛ [اگر]انسانها فکر کنند، راههای گوناگونی برای زندگی شخصی و اجتماعی و مدیریّتی پیدا خواهند کرد- هرجا اینجوری حرکت کردید، پیشرفت کردید.»
یکی دیگر از ویژگیهای رئیسجمهور قبلی مدیریت پشت میزنشینی و هدایت امور سراسر کشوراز داخل اتاقش در تهران بود. تقریبا جناب روحانی در دو سال پایانی کارش به بهانه کرونا به هیچ سفر استانی نرفت و کلیه مشکلات شهرستانها را از طریق ویدئوکنفرانس پیگیری کرد. همین شیوه هم سبب شد تا رئیس دولت از عمق گرفتاریهای مردم در اقصی نقاط کشور بیخبر بماند و صرفا به گزارشهای مسئولان دولتی اکتفا کرده و تصمیمات را احتمالا بر پایه همین گزارشها بگیرد که یک نمونه از نتایج چنین تصمیماتی خشم مردم خوزستان از بیکفایتی استاندارشان برای رفع مشکل کمآبی غیزانیه و... بود. طبعا اگر همین رویه در دولت جدید ادامه مییافت رئیسجمهور هرگز در ۱۰۰ روز ۹ سفر استانی نمیرفت و محرومین خوزستانی و سیستانی و خراسان جنوبی نمیتوانستند بیواسطه گلایهها و درددلهایشان را با رئیسجمهور در میان بگذارند. عشایر کهگیلویه و بویراحمد و ایلات سمنانی موفق نمیشدند شخص اول اجرایی کشور را بدون هیچ دغدغهای در چادرشان ببینند و خواستههایشان را با او در میان بگذارند. ملوانان و صیادان بوشهری فرصتی نداشتند تا از نزدیک مشکلاتشان از جمله قطع شدن پیاپی سامانهها، پیاده نشدن مناسب دولت الکترونیک در اسکله و نداشتن بیمه را با رئیسجمهور مطرح کنند. کارگران و کشاورزان اردبیلی نمیتوانستند از کندی پیشرفت در طرح عظیم کشت و صنعت مغان که در دولت قبل به ثمن بخس واگذار شده بود بگویند و خواستار استفاده از ظرفیتهای بلااستفاده منطقه شوند.
اگر مدیریت پشت میزنشینی در این دولت استمرار داشت به احتمال قوی در ماجرای حمله سایبری سه هفته پیش به سامانه سوخت، کشور دچار فاجعه و بلوایی میشد که نتایجش نامعلوم بود و احتمالا رئیسجمهور هم چند روز پس از فاجعه در هیئت دولت ظاهر میشد و با پوزخندی میگفت: من هم صبح جمعه فهمیدم مردم نمیتوانند بنزین بزنند! در حالی که مدیریت میدانی دولت سیزدهم سبب شد این حمله در همان ساعات اولیه از دستیابی به اهدافش ناکام مانده و جریان سوخت رسانی پس از مدت کوتاهی به روند عادیاش بازگردد. در این حادثه هم نقش رئیسی و مدیریت میدانی او همچون حضور سرزده در وزارت نفت و مشاهده از نزدیک مدیریت امور و نیز حضور بیواسطه در یکی از جایگاههای سوخت تهران و گفتگو با مردم تأثیر بسزایی در آرامشبخشی به جامعه داشت و افکار عمومی دیدند مسئول ارشد مملکت چقدر ساده و بیریا در میانشان میآید و دغدغه رفع مشکل را دارد.
روزنامه وطن امروز
ضعفها و حفرههای سایبری؛ دغدغه امنیتی جدید رژیم صهیونیستی/مهدی گرگانی
طی سالهای گذشته زیرساختهای رژیم مجعول صهیونیستی که خود از عوامل اصلی حملات سایبری در جهان به شمار میرود، بارها هدف حملات هکری قرار گرفته و مقامات این رژیم نیز بارها بر لزوم تقویت پدافند غیرعامل برای مقابله با این حملات تاکید و دهها و بلکه صدها میلیون دلار در این راستا هزینه کردهاند. آسیبپذیر بودن رژیم تروریست صهیونیستی در برابر حملات هکری و بدافزاری باعث شد آن رژیم با همکاری دانشگاه تلآویو در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۵ با برگزاری کنفرانسهایی که مقامات ارشد امنیتی اشغالگران قدس در آن حضور داشتند، به بررسی راهکارهایی برای چگونگی مواجهه و تقابل با این موضوع بپردازد. رئیس سازمان اطلاعات داخلی (شینبت) و رئیس نیروهای ویژه مقابله با حملات سایبری در این کنفرانس هشدار دادند زیرساختها و تاسیسات استراتژیک اسرائیل اساسا در برابر حملات سایبری و هکری بشدت ضعیف است و باید برای آن فکری کرد.«بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی نیز در سخنرانی خود در این کنفرانس تاکید کرد هر چه بیشتر به رایانهها متکی میشویم، آسیبپذیرتر میشویم؛ بنابراین چارهای جز مقابله با این حملات به صورت منظمتر و سیستماتیکتر نداریم. پس از این کنفرانس رژیم صهیونیستی نهادها و سازمانهای دیگری مانند «گروه ویژه سایبرنتیک» را با کمک دانشمندان این رژیم تاسیس کرد. بهرغم اقدامات گسترده این رژیم برای جلوگیری از حملات سایبری، تاسیسات و زیرساختهای رژیم صهیونیستی نه تنها امنتر نشده، بلکه طی ماههای گذشته، علاوه بر زیرساختهای مالی، اقتصادی و خصوصی، نهادهای امنیتی و ارتش این رژیم نیز هدف حملات هکری قرار گرفته است که به مراتب ضعف این رژیم را در برابر این حملات بیش از پیش نشان میدهد.
گروه هکری موسوم به «عصای موسی» این روزها بلای جان تاسیسات زیرساختی و دستگاههای اطلاعاتی- نظامی این رژیم شده است. مهمترین اقدام این گروه هکری که لرزه بر اندام تلآویو انداخت، حمله به سیستمهای وزارت جنگ این رژیم و افشای اطلاعات صدها نظامی ریز و درشت ارتش صهیونیستی از جمله اسامی، ایمیل، آدرس و شمارهتلفنها و در مجموع افشای فایلی حاوی اطلاعات بنیادی گردان رزمی این رژیم موسوم به «گردان الفون» بود. تعدادی از این فایلها شامل مشخصاتی از نامزدهای پیوستن به دستگاههای امنیتی یا سربازانی است که در پروژه تشویق به خدمت نظامی شرکت کرده یا شرکت میکنند و اطلاعات شخصی حساسی مانند حالت وضعیت روانی، اجتماعی و اقتصادی نظامیان ارتش این رژیم است. این گروه همچنین با انتشار عکسی از «بنی گانتس» وزیر جنگ این رژیم روی رایانههای این وزارت وی را هدف تهدیدات خود قرار داده است. اما تحلیلگران معتقدند نکته مهم حملات سایبری گروه عصای موسی تنها انتشار این فایلها نیست. روزنامه اورشلیمپست با اشاره به این موضوع نوشت: گروه هکری عصای موسی که اقدام به هک سایت وزارت جنگ اسرائیل کرده، برخلاف گروه هکری «سایه سیاه» که اخیرا به چندین شرکت صهیونیستی حمله سایبری کرده بود، تاکنون درخواست پول یا چیز دیگری نکرده است. این موضوع نشان میدهد پشت پرده حملات سایبری عصای موسی، باجخواهی مالی و کسب درآمد مالی یا سرگرمی هکرهای بینالمللی نیست، بلکه عمق امنیتی رژیم صهیونیستی توسط گروههای خاص هدف اصلی است.
گروه هکری عصای موسی در پیام خود به مقامات رژیم صهیونیستی تصریح کرده «هرگز سربازانی که خون آنها به واسطه سیاستهای اشتباه و جنگهای بیثمر ریخته شده و همچنین مادرانی که در عزای فرزندانشان نشستند و همچنین تمام ظلمها و بیعدالتیهایی که این رژیم در حق ملتها مرتکب شده است را فراموش نمیکند». در حالی که جاسوسافزارهای رژیم صهیونیستی دست بالا را در حملات سایبری علیه کشورهای جهان بازی کردهاند، این رژیم خود اکنون در معرض حملات سایبری قرار گرفته است و به نظر میرسد در برابر آن دچار ضعف شدید و سیستم امنیت سایبری این رژیم دارای حفرههای بزرگی است.
«آویو کوخاوی» رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی اخیرا در یک جلسه کمیته امور خارجی و دفاعی پارلمان رژیم صهیونیستی به این مساله اعتراف کرده و گفته مهمترین تهدید فراروی اسرائیل در این مرحله حول محور حملات سایبری علیه مؤسسات و تأسیسات اقتصادی و مدنی است. روزنامه یدیعوت آحارانوت نیز به نقل از «گیل شوواد» مدیر یک شرکت نرم افزاری آمریکایی-اسرائیلی هشدار داده است اسرائیل آمادگی مقابله با حملات سایبری، بویژه در زیرساختهایی مانند سیستم آب و... خود را ندارد. به نظر میرسد علاوه بر تهدیدات فیزیکی که دور تا دور این رژیم جعلی را احاطه کرده، ضعف امنیتی این رژیم در برابر حملات سایبری و هکری نیز به یکی از دغدغههای اصلی مقامات صهیونیست تبدیل شده و ماهیت وجودی آن را بیش از گذشته در معرض خطر قرار داده است.
روزنامه خراسان
اهداف ناپیدای بازگشت اعراب به سوریه/امیرمسروری
در حالی مقامات امارات و دیگر کشورهای عربی با سفر به دمشق تلاش دارند بحران ایجاد شده میان دمشق با کشورهای عربی را بهبود بخشند و روابط شان را با دولت سوریه به دوران قبل از بحران ۲۰۱۱ بازگردانند که کارشناسان معتقدند این روابط در همین سطح باقی میماند و گرمتر از این نخواهد شد. پروژه بازگشت کشورهای عربی به سوریه و برقراری ارتباط با اسد نشان میدهد سرنگونی بشار اسد کاملا منتفی شده و طراحی سناریویی برای جذب دولت سوریه به سمت محور عربی و جدایی از مقاومت، راهبرد جدید کشورهای حاشیه خلیج فارس است. البته به نظر میرسد رئیس جمهور سوریه از این سناریو کاملا مطلع است و در طول بحران بارها به پیشنهاد کشورهای منطقه از جمله عربستان پاسخ منفی داده است.در کنار این موضوع توجه به موضوع فلسطین و انکار عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی دیگر چالشی است که کشورهای عربی هم اکنون با سوریه دارند و تحت هیچ شرایطی دمشق حاضر نیست موضوع فلسطین را رها سازد. مسئله فلسطین برای سوریه تنها یک مسئله تاکتیکی و طرح آزادسازی جولان اشغالی نیست، سوریه به آزادی فلسطین به عنوان یک آرمان هویتی و میهنی مینگرد و بحران ۲۰۱۱ و حملات گروههای تروریستی و تکفیری در این کشور هزینهای بود که هویت سوری برای آزادی فلسطین داد. فاکتوری که برای سوریها هرچند گران تمام شد، اما موجب عقب نشینی سوریه و دولت آن از آرمان فلسطین نشد بلکه آنان را در این مسیر ثابت قدم ساخت. افزون بر این، سفر وزیر خارجه امارات به سوریه در حالی از سوی کشورهای مختلف از جمله ایران و الجزایر با استقبال مواجه شد که اماراتیها از اولین کشورهایی بودند که با خروج از دمشق نشان دادند در حمایت از تروریسم جدی هستند.
در روزهای ابتدایی بحران، دمشق در میان هیاهوی بین المللی و با فشار کشورهایی، چون امارات و عربستان از اتحادیه عرب کنار گذاشته شد و قرار بود این کنارگذاشتن موجب انزوای سوریه و شخص بشار اسد شود و ظرف مدت کوتاهی اسد از قدرت کنار رود. نتیجه این سیاست غلط تقویت دیپلماسی دفاعی سوریه، اتحاد نظامی این کشور با دولت هایی، چون عراق، ایران، لبنان و روسیه و تقویت محور مقاومت در زمین و هوا و دریاست. شاید پیش از این تنها راه ارتباطی محور مقاومت «حریم هوایی» و «بنادر دریایی» بود، اما با بحران سوریه و حضور مقاومت برای دفاع از ملت و دولت این کشور عملا حریم زمینی نیز به روی مقاومت گشوده شد و امروزه مقاومت در جوار شرقی جولان اشغالی خط مقدم نبرد خود با رژیم صهیونیستی را در اختیار دارد. در این بین، ناظران سفر وزیرخارجه امارات به سوریه معتقدند اماراتیها و دیگر دولتهای عربی منطقه به این جمع بندی رسیدند که بدون سوریه نمیتوان پروندههای مهم منطقه را حل کرد و نقش بشار اسد در بازیگری و رابطه اش با محور مقاومت بر تحولات آتی موثر است.
اتحادیه عرب که روزگاری پرونده منطقه را بدون اسد در نظر میگرفت حالا مجبور است بر ارتباط با این دولت تاکید کند تا جایی که وزیر خارجه الجزایر با اذعان بر جایگاه سوریه در اتحادیه عرب مدعی شود این کشور هیچ وقت موافق تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب نبوده و لغو عضویت سوریه در اتحادیه عرب راه حل موثری نیست! هرچند هنوز عربستان بر مواضع خود در افکار عمومی و حداقل رسانهها ثابت قدم مانده، اما بعید نیست چندی دیگر ریاض نیز مجبور شود سطح بازیگری و مداخله موثر سوریه را در تحولات ژئوپلیتیک بپذیرد. نکته قابل تامل چگونگی خروج سوریه از این انزوای ساختگی و پیچیده است. روزی که حتی شرق نیز سرنوشت سوریه را شکست خورده در نظر میگرفت و برای حضور آنان در پرونده سوریه، شخص سردار سلیمانی مذاکرات پیچیده و حساسی انجام داد. در کنار رشادت، صبر و تحمل شهروندان سوری باید از قدرت مستشاری و ارتباط راهبردی سوریه با ایران نیز گفت.
موضوعی که موجب شد تا خواست و اراده مردم بر نظر بازیگران خارجی بچربد و تغییر و تحول در سوریه بر پایه کنشگری درونی اتفاق بیفتد. نابودی بزرگترین گروه تروریستی تاریخ با نام داعش، نابودی اتاق عملیات کشورهای مختلف و مبارزه با هزاران تروریست خارجی تا دندان مسلح در گروههایی از جمله ارتش آزاد، جبهه النصره، القاعده، حزب ترکستان و... نشان دهنده اقتدار بالای محور مقاومت و به تبع آن ظرفیت بلامنازع سوریه در پروندههای اتحادیه عرب در آینده نزدیک است. سفر وزیر خارجه امارات نشان داد ابوظبی از این ظرفیت مطلع است. از طرف دیگر نمیتوان موضوع رقابت کشورهای عربی متحد آمریکا با ایران و محور مقاومت را نادیده گرفت. در واقع بخشی از انگیزه ایجاد روابط گرم با نظام سوریه از سوی کشورهای حاشیه خلیج فارس به تلاش برای فاصله انداختن در روابط تهران- دمشق مربوط است.
ایران متحد سنتی سوریه است که در سالهای جنگ با قرار گرفتن در کنار دولت و ملت سوریه علیه جبهه تروریستهای بین المللی و دفاع از تمامیت ارضی این کشور مهم عضو محور مقاومت، سطح روابط دو کشور به سطح اتحاد استراتژیک رسیده است. توجه به نیازهای اقتصادی سوریه برای بازسازی ویرانیهای گسترده جنگ و ایجاد شرایط بازگشت آوارگان و حتی رفع نیازمندی اقتصادی همچون انرژی عرصه اصلی سرمایهگذاری جبهه عربی برای دور کردن دمشق از تهران است. به هر روی، شواهد نشان میدهد که پرونده سوریه در مسیر عادیسازی قرار دارد. روشن است نتیجه چنین وضعیتی، بازسازی سریع یا حل مشکلات فراوان این کشور نیست، اما میتواند آثار و پیامدهایی مانند بازگشت سوریه به اتحادیه عرب، بسط حاکمیت دولت بر سراسر سوریه، توسعه آرام همکاریهای اقتصادی سوریه با امارات یا حتی عربستان و شاید تلاش برای کاهش نفوذ ایران در سوریه را به دنبال داشته باشد، موضوعی که دستگاه دیپلماسی باید با چشمانی باز آن را رصد کند.
روزنامه ایران
واکاوی تحولات میدانی اخیر در یمن
عماد هلالات: جنگ یمن در مراحل بسیار حساسی قرار دارد. ارتش و کمیتههای مردمی بعد از گذشت ۷ سال از تجاوز ائتلاف سعودی، اکنون زمام امور میدانی را در دست گرفته و همزمان در سه استان استراتژیک و مهم در حال پاکسازی شهرها از وجود تروریستهای داعشی و القاعده و همچنین نیروهای منصور هادی هستند. استان البیضا بهطور کامل پاکسازی شده است و ارتش و کمیتههای مردمی وارد استان شبوه شدهاند. در استان مأرب هم نیروها، در آستانه ورود به این شهر مهم و راهبردی هستند، شهری که به گفته فرستاده امریکا در امور یمن؛ در صورت سقوط، آن را باید پیروزی محور مقاومت و انصارالله دانست و جنگ یمن به پایان خواهد رسید. شکست ائتلاف سعودی در جبهههای مختلف جنگ یمن و اختلاف بین نیروهای منصور هادی و ائتلاف جنوبی تحت حمایت عربستان باعث شده است که شکستهای دولت سعودی در یمن بیشتر و بیشتر شود. رؤیای تصرف صنعا که در اوایل حمله ائتلاف سعودی به یمن از آن سخن میگفتند، اکنون دیگر توانایی نگه داشتن شهرهای مرکزی و جنوبی یمن را ندارند. ارتش و کمیتههای مردمی بعد از ۷ سال نبرد بیامان و نابرابر مقابل ارتش و مزدوران سعودی، توانستند وضعیت خود را بر دشمن غالب کنند. برای ارتش و کمیتههای مردمی که ۷ سال در محاصره دریایی، زمینی و هوایی قرار گرفته است، چنین دستاوردهایی بینظیر است.ژئوپلیتیک یمن به گونهای است که قرار گرفتن آن در نزدیکی تنگه باب المندب و اهمیت این گذرگاه که به کانال سوئز متصل میشود، تصرفهای شهرهای مرکزی و جنوبی بسیار اهمیت زیادی دارد. با توجه به عملیاتهای مختلف ارتش و کمیتههای مردمی با نام بهار پیروزی، اکنون در آستانه پاکسازی کامل مناطق مرکزی یمن و پیشروی به سمت جنوب این کشور هستند؛ امری که با توجه به اختلافات زیاد بین دولت مستعفی منصور هادی و ائتلاف جنوبی، نبرد آینده برای پاکسازی یمن از وجود مزدوران و نیروهای سعودی و ائتلاف را ساده خواهد کرد.
ژئوپلیتیک مأرب
استان مأرب در مرکز کشور یمن قرار دارد. در شمال این استان، استان الجوف قرار دارد و در جنوب استان البیضا است. این استان ازغرب به صنعا پایتخت یمن، چسبیده است که اهمیت این استان، به عنوان شاهراه اتصالی استانهای یمن است. استان مأرب در ۱۷۳ کیلومتری شمال شرق صنعا قرار دارد و مساحت این استان حدود ۱۷۴۰۵ کیلومتر مربع است که شامل ۱۴ بخش میشود. ارتش و کمیتههای مردمی فتح مأرب را به عنوان پایان کار ائتلاف سعودی در این کشور میدانند، به همین دلیل عربستان سعودی تمام ابزارهای خود را برای جلوگیری از سقوط مأرب به کار گرفته که تاکنون بیفایده است. عربستان سعودی در طی دو هفته اخیر بیشترین بمبارانهای هوایی را در این استان داشته و حتی نیروهای خود را مورد هدف قرار داده است. استان مأرب اهمیت راهبردی بالایی در یمن دارد. وجود ذخایر نفتی فراوان، این استان را تبدیل به رکن اقتصادی یمن کرده است. مأرب از منابع نفتی و گازی بسیاری برخوردار است و دارای نیروگاه تولید برق است. این استان تا سال ۲۰۱۴ میلادی به سایر استانهای یمن نیز برق، گاز و نفت صادر میکرد که با آغاز جنگ در یمن این روند با مشکل روبهرو شد.نیروهای اشغالگر بعد از توقف تولید نفت در این استان، از سال ۲۰۱۹ تولید روزانه ۲۰ هزار بشکه نفت را آغاز کردهاند که حدود ۱۰ هزار بشکه در داخل یمن پالایش میشود و مابقی آن به خارج از کشور قاچاق میشود. همچنین بزرگترین میدان گاز طبیعی یمن با ذخیرهای بالغ بر ۹.۱۵ تریلیون متر مکعب در این استان قرار دارد. برخی ارزیابیها ذخیره گاز این میدان را بیش از ۱۵ تریلیون متر مکعب ارزیابی میکنند. بنابر گزارش منابع محلی پالایشگاه صافر که منبع تولید نفت و گاز استان مأرب است، سالانه بیش از ۷۰۰ هزار تن گاز و ۹ الی ۱۸ هزار بشکه نفت در روز تولید میکند. صافر دو خط لوله اصلی دارد که یکی از آنها از طریق صنعا و عبور از استان ذمار، نفت را به بندر راس عیسی در حدیده متصل میکند، و دیگری خط لوله انتقال گاز است که با عبور از استان شبوه به بندر بلحاف در سواحل جنوب یمن متصل شده است. همچنین دو خط لوله داخلی دیگر وجود دارد که یکی از آنها نفت را به صنعا منتقل میکند و دیگری گاز را به غرب شهر سیئون در استان حضرموت میرساند. کنترل شهر و استان مأرب به معنای کنترل حجم عظیم منابع زیرزمینی موجود در این بخش از یمن است و کنترل انرژی الکتریکی لازم برای اداره استانهای مختلف این کشور است.
آزادسازی مأرب به معنای تقویت قدرتمندانه مرزهای یمن متحد در مناطق شمالی این کشور است. این در حالی است که شورای انتقالی جنوب نیز مناطق شبوه، حضرموت، المهره، أبین و ارخبیل سقطری را در اختیار دارند. این موضوع باعث تضعیف قدرت منصور هادی شده و نیروهای مستقر وی در این مناطق را نیز به فرسایش میکشاند. آزادسازی کامل استان مأرب همچنین میتواند گزینه مذاکرات و سازشهای سیاسی را برای آزادسازی مناطق دیگر در دستور کار گروههای اشغالگر قرار دهد و آنها در محاسبات خود برای مقاومت در برابر نیروهای یمنی تجدید نظر کنند. همچنین از لحاظ فرهنگی و تاریخی به دلیل وجود سد تاریخی مأرب از اهمیت بالایی برخوردار است. اهمیت مأرب آنقدری بوده که نیروهای وابسته به منصور هادی، رئیس جمهور فراری یمن، این استان را مرکز حزب اخوانی خود (الاصلاح) قرار دادهاند. هادی که رؤیای تصرف صنعا را بههمراه همپیمان سعودی خود در سر میپروراند، میکوشد تا با تجهیزکردن ارتش خود در مأرب بهعنوان دروازه شرقی صنعا، هرچه زودتر به آن دست یابد. اما با آغاز عملیات آزادسازی مأرب توسط کمیتههای مردمی و ارتش یمن دیگر مأرب دروازه ورود به صنعا نیست و عربستان سعودی با پشتیبانی گروههای تروریستی داعش والقاعده و سلفیهای اخوانی سعی میکند که از ورود انصارالله به مأرب جلوگیری کند. نکته بسیار مهم در خصوص آزادسازی کامل استان مأرب توسط انصارالله، خروج منصور هادی و ائتلاف سعودی از آخرین منطقه مهم تحت کنترلشان در خاک یمن خواهد بود و پس از آن رهبران سعودی بایستی نقش خود در این کشور را در حد حضور نظامی در استانهای بیابانی شرقی نظیر المهره و حضرموت تعریف کرده و در هرگونه مذاکرات برای آتشبس و توقف حملات دوطرف، دست برتر میدانی با ارتش و نیروهای مردمی یمن است.
روزنامه شرق
گشایش عرصه سیاسی عمومی/کیومرث اشتریان
حزب یک کارگاه تولید قدرت است؛ تولید قدرت از طریق تبدیل نیازهای اجتماعی به پدیدهای سیاسی. تصمیمگیری درباره نیازها و مشکلات اجتماعی مانند کرونا، کیفیت خودروی ساخت داخل، ارز چهارهزارو ۲۰۰ تومانی، اداره بیمارستانها، افزایش جمعیت و... تصمیمگیریهای سیاسی است و در حیطه دانشهای تخصصی مانند پزشکی، مهندسی، اقتصادی و... محدود نمیشود. استراتژیهای هر حزب میتواند کنش سیاسیاش را فاعلانه یا منفعلانه کند. نگاههای انتظامی (ایجاد انتظام سیاسی)، حکومتی، هدایتی، تبلیغاتی یا اجتماعی به احزاب میتواند کارکردشان را تحتتأثیر قرار دهد. نوع نگاه ما به حزب حتی میتواند فقه سیاسی و بهطور مشخص فقه تحزب را آنگونه که در آثار مرحوم دکتر فیرحی مشاهده میکنیم، جهتدهی کند و البته گاه میتواند فقه تحزب را نیز به اعوجاج و انحراف بکشاند. کارکرد اصلی حزب این است که نسبت به هر «امر اجتماعی» نوعی «خودآگاهی سیاسی» پدید آورد. یک پدیده موجود در جامعه مثلا «آسیب محیطزیستی»، «کار زنان و کودکان»، «جمعیت»، «تولیدمثل و سقطجنین» و... توسط احزاب سیاسی از شکل ساده و فردی خود به در میآید و از عرصهای ظاهرا خصوصی به عرصه قدرت راه مییابد. حزب به «خودآگاهی نسبت به قدرتِ خویشتن» و ساخت قدرت به مثابه یک مصنوع میپردازد. حزب یک کارگاه تولید قدرت است. مثلا با اتصال زنان خانهدار به یکدیگر و ایجاد خودآگاهی قدرت در آنان، فعالیتهایشان را نوعی مقابله با نظام سرمایهداری و «زنجیرههای تجاری تغذیه (فستفود)» تلقی کردهاند. به عبارتی تلاش کردهاند تا مثلا برای زنان خانهدار این خودآگاهی را پدید آورند که آشپزی خانگی یک قدرت اجتماعی ضدسرمایهداری پدید میآورد.به عنوان مثالی آشنا در ایران میتوان به تلفات جانی و مالی ناشی از کیفیت خودرو اشاره کرد که میتواند توسط احزاب به یک خودآگاهی سیاسی تبدیل شود و آن را در چارچوب قدرت مدیران شرکتها و «زراندوزی» آنان به «قیمت جان مردم» تلقی کند و آن را به عرصه عمومی درآورند و عرصهای سیاسی برای آن بگشایند تا موضوع مبارزات مدنی، مبارزات انتخاباتی، تصمیمگیری دولتی یا حتی کشمکشهای خیابانی قرار گیرد. تعریفی که از حزب در اینجا اراده میکنیم، شاید متفاوت از آنچه تاکنون مطرح شده است، باشد و آن عبارت است از کارکرد حزب بهمثابه تولیدکننده قدرت، بهمثابه «مولدِ صورتبندیهای قدرت اجتماعی»، به مثابه ایجادکننده خودآگاهی جمعی از منافع فردی و سیاسیکننده این منافع. حزب کارگاه «تولید قدرت سیاسی از نیازها و تعاملات اجتماعی» است؛ کارکردی که در میان احزاب ما به حاشیه رفته است. حزب اگر بخواهد نقش «تولید قدرت سیاسی» ایفا کند، فراتر از مناسبات موجود میرود و نقشی کاملا فاعلانه مییابد. حزب نباید جای نهادهای دیگر اجتماعی مانند دانشگاهها، اندیشکدههای سیاستی یا سازمانهای تبلیغاتی را بگیرد. «تولید قدرت سیاسی» اصلیترین وظیفه یک حزب است. هدف حزب در درجه نخست این نیست که راهحلی برای مشکلات سیاستی کشور ارائه کند بلکه این وظیفه درجه دوم آن است که البته دستاورد مفیدی است.
در نتیجه تصریح کارکرد حزب در این چشمانداز چنین است.
۱- تبدیل یک امر شخصی به امر عمومی
۲- ایجاد خودآگاهی عمومیِ قدرت
۳- انتقال آن به عرصه عمومی
۴- تبدیل آن به یک مسئله سیاسی
۵- واردکردن آن در چرخه سیاستگذاری
اینها مراحلی است که یک حزب (با تأکید بر عرصه سیاستگذاری) میتواند در گشایش عرصه سیاسی طی کند. یعنی یک حزب زمین بازی سیاسی را گسترده میکند. اینها کارکردهای یک حزب سیاستی است که البته سیاسیبودن را در بطن و متن خود دارد. این رویکرد حزب را بهصورت فاعلانهای میبیند و نه یک پدیده تبعی و پیرو قدرت. حزب اگر فقط از منظر نظم سیاسی، از منظر کارکردهای درون «کریدور»های رسمی قدرت، از منظر ثبات سیاسیِ حلقههایی خاص از حکومت یا تبلیغ یک ایدئولوژی خاص نگریسته شود، میتواند صرفا در چارچوب وضع موجود و طفیلی قدرتهای مسلط عمل کند. البته ما منکر این نیستیم که حزب باید کارکرد ثباتبخش به نظام سیاسی و به جامعه سیاسی داشته باشد؛ درواقع از منظر جدیدی هم که ما گشودهایم، چنین کارکردی منتفی نیست. اما چشمانداز حزب بهمثابه «مولد قدرتهای نوپدید اجتماعی»، پایداریِ اجتماعی-سیاسی (sustainability) را بیشتر فراهم میکند.
قدرت را از درون سلولهای اجتماعی تولید میکند و آن را به عرصه سیاسی و سیاستی برمیکشد. دیگر یک حزب در درون ایدئولوژی سنتی خود محصور نمیماند و راه ائتلاف با دیگر احزاب بر سر مسائل سیاستی گشوده میشود. بدینسان، ائتلاف چند حزب برای تبدیل «کیفیت و قیمتگذاری خودرو» به یک امر سیاسی امکانپذیر میشود. امکان مواجهه سیاسی با طبقه قدرتمندی که از ائتلاف مدیران خودروسازی و نمایندگان مجلس در طول زمان پدید آمده است، فراهم میشود. این، تبدیل امر اجتماعی به امر سیاسی است، تبدیل موضوع سیاستی به پدیده سیاسی است و تمرین تشکلیابی روزمره اجتماعی و ضامن پویایی سیاسی کشور است که میتواند از بسیاری خسرانها جلوگیری کند. کارکرد احزاب صورتبندیهای معطوف به قدرت است که دامنهای از خودآگاهی و بسیج اجتماعی تا ورود به چرخه سیاستگذاری را در بر میگیرد.
تولید قدرت از خلال مناسبات اجتماعی و منافع گروهی اصلیترین وجه فعالیت حزبی است. یعنی از بطن جامعه «کالای عمومی قدرت» را صورتبندی میکند و بیرون میکشد. در این رویکرد، با دامنه وسیعی از موضوعات «سیاسیشونده» یعنی موضوعاتی که توسط حزب تبدیل به پدیده قدرت میشوند، سروکار داریم. اما پرسش این است که این چشمانداز چه پیامدهایی برای احزاب ایرانی دارد؟ پاسخ این است که ضروری است احزاب سیاسی در ایران استراتژی سیاسی خویش را در پرتو این چشمانداز بازبینی کنند؛ چراکه دامنه وسیعی از فعالیتها نمایان میشود و تقریبا هر پدیده سیاستگذاری قابلیت سیاسیشدن را دارد. ظرفیت آن را دارد که احزاب درباره آن خودآگاهی سیاسی در میان مردم پدید آورند و آن را به موضوع قدرت تبدیل کنند. درعینحال البته این قابلیت میتواند زمینههای تعامل با نظام سیاسی را فراهم کند و از برخوردهای براندازانه با حاکمیت جلوگیری کند؛ البته اگر درک و فهم حاکمیتی هم از این پدیده حاصل شود و اگر تاکنون دیر نشده باشد....
اخبار ویژه ۲۳ آبان
روزنامه کیهان
تغییر دبیر کل کارگزاران در غیاب کرباسچی
شکاف در حزب کارگزاران سازندگی که به تغییر دبیرکل حزب هم انجامید، بازتابهای متفاوتی در نشریات اصلاحطلب داشت.روزنامه اعتماد در این باره با اشاره به معرفی حسین مرعشی به جای غلامحسین کرباسچی نوشت: درحالی ۳۳ عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی به اتفاق مرعشی به عنوان جایگزین «غلامحسین کرباسچی» رای دادند که آن طور که رئیس سنی نشست شورای مرکزی این تشکل سیاسی به «اعتماد» گفته، کرباسچی در این نشست حاضر نبوده و البته از دو، سه سال پیش گفته که تمایلی به ادامه دبیرکلی در دوره جدید نخواهد بود. دورهای که اگرچه باید گفت از صبح چهارشنبه آغاز شده، اما شاید ریشه تغییراتی را که حالا علنیتر شده، باید در کنگره بهمن ماه سال گذشته کارگزاران سازندگی جست وجو کرد. زمانی که حدود نیمی از اعضای شورای مرکزی تغییر کرد.
در حالی که روزنامه اعتماد از تفاهم برای تغییر دبیرکل حزب کارگزاران خبر داده، اما روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «تغییر در پاییز سیاست» و با اشاره به غیبت کرباسچی در جلسه تغییر دبیرکل حزب نوشت: هنوز هیچگونه خبر تکمیلی از علت غیبت کرباسچی در جلسه اخیر و نیز علت تصمیم مهم اعضای شورای مرکزی مبنی بر انتخاب مرعشی به عنوان دبیرکل حزب منتشر نشده است، اما به هر روی با بررسی مواضع برخی اعضای کارگزاران سازندگی میتوان دریافت کرباسچی در معرض انتقادهایی از سوی برخی اعضای کارگزاران قرار داشت؛ چنان که هدایتالله آقایی پیش از انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و بعد از آنکه فائزه هاشمی خبر داد که کرباسچی موافق حمایت کارگزاران از علی لاریجانی است، در گفتوگویی به تندی به کرباسچی انتقاد کرده و به «مثلث آنلاین» گفته بود: «کسانی مانند آقای کرباسچی که خواهان حمایت از آقای لاریجانی هستند یا دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا را یکی میدانند که اگر اینطور فکر میکنند به نوعی مردم را به بازی گرفتهاند، همینها سالها دم از تفاوت میان اصولگرایان و اصلاحطلبان زدهاند یا آنکه استدلال انتخاب میان بد و بدتر را مطرح میکنند و میگویند در شرایطی که نمیشود یک نامزد کاملا اصلاحطلب داشت، باید از نامزد اصلاحطلب حمایت کنیم که این هم توجیه بدتر از گناه است، زیرا قرار است چه چیزی بدتر شود؟ قرار است مثلا شرایط بدتر از زمان دولت روحانی شود؟ آیا روحانی که نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان بود و از قضا نیرویی ائتلافی به شمار میآمد، وضعیت را بهبود بخشید؟ من تصور میکنم حمایت از لاریجانی و ازبین بردن مرزهای اصولگرایی و اصلاحطلبی آب در هاون کوبیدن است».
از سوی دیگر از لابهلای حرفهای مرعشی و کرباسچی هم میشود دریافت که اختلاف نظرهایی میان آنها نیز وجود داشته است. با بررسی چند مثال میتوان به این موضوع بیشتر پی برد. به یاد داریم که کرباسچی در سال ۹۸ گفتوگوی حاشیهسازی با روزنامه سازندگی انجام داد و در آن به نوعی گفته بود که خاتمی رهبر اصلاحات نیست: «جریان اصلاحات نه در گذشته بلکه در وضعیت فعلی نیز به معنای واقعی رهبر نداشته و ندارد، اما نیازمند رهبری است که برنامه، خط مشی و استراتژی آن را تعیین کند». آقای خاتمی مورد احترام همه بوده و هستند، اما آیا به واقع آقای خاتمی اصلاحات را رهبری میکنند؟»
این سخنان واکنشهای زیادی در پی داشت و برخی اصلاح طلبان در مقام دفاع از خاتمی برآمدند. در این بین حسین مرعشی هم به سخنان کرباسچی واکنش نشان داد و به «ایلنا» گفته بود: «ما برای آقای خاتمی احترام ویژهای قائل هستیم و طبق مصوبات قبلی، آقای خاتمی را رهبر اصلاحات میدانیم و اگر آقای کرباسچی مقصودشان این بوده که آقای خاتمی رهبر اصلاحات نیستند، باید در کمیته سیاسی حزب در این باره بحث شود».
یا در یک مثال دیگر میبینیم که کرباسچی در گفتگو با «ایسنا» در انتقاد به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان گفته بود که «تعریف اصلاحطلبان روی هواست... یکی میگوید میخواهیم از ریشه بزنیم و دیگری میگوید میخواهیم اصلاح کنیم و معلوم نیست اصلاحطلبان چه کسانی هستند و میخواهند چه کنند. شورای عالی سیاستگذاری برای فعالیت در انتخابات ایجاد شد، اما وسط انتخابات گفتند در انتخابات شرکت نمیکنند».
در همین حال روزنامه آرمان در گزارشی با عنوان «آقای دبیرکل! چرا ناراحتید!»، مینویسد: فضای شورای مرکزی حزب کارگزاران در روز سهشنبه مانند دیگر جلسات این شورا نبود. فضایی سنگین بر جلسه سایه انداخته بود، اما همه حاضران در یک موضوع هم نظر بودند و آن هم تغییر دبیرکل یعنی غلامحسین کرباسچی که از ابتدای تاسیس این حزب در صدر کارگزاران حضور داشت. این تغییر، اما آرام نبود که مهمترین نشانه آن غیبت کرباسچی در جلسه شورای مرکزی بود. او نیامد که گمانه نارضایتیاش از تغییر پررنگ شود چرا که در صورت موافقت باتعیین دبیرکل جدید باید با روی گشاده درجلسه حاضر و به جانشینش تبریک میگفت تا نشان دهد برای او آرامش و وحدت در کارگزاران مولفه مهمی است.
آرمان با اشاره به همزمانی تغییر دبیرکل و توقف انتشار روزنامه سازندگی مینویسد: در سالهای اخیر اخبار ناخوشایندی از درون این حزب به گوش میرسید که ازجمله آن میتوان به بیعلاقگی برخی اعضای شورای مرکزی برای حضور در این جایگاه بود. فائزه هاشمی نمونه بارز از این نیروهای کارگزاران است که بارها به انتقاد از عملکرد کرباسچی پرداخته است. آرمان افزود: انتقادات از کرباسچی زمانی شدت گرفت که او به انتقاد از مصطفی تاجزاده و رئیس دولت اصلاحات پرداخت. کمتر از دو سال پیش بود که او، در موضعی جنجالی گفته بود: «کار سیاسی که رودربایستی ندارد. درباره بقیه بزرگان هم همینطور است. حتی دیگر کسانی که شاید برای ما کاریزما بوده و شخصیت مورد علاقه ما باشند... آقای خاتمی یا هر کدام از رفقا. اگر به خاطر شخصیتهای بزرگوار و خصلتهای قابل تحسینی که دارند، بهخاطر اینکه نمیتوانند به هیچکسی نه بگویند و... نباید تعارف داشته باشیم».
در آستانه انتخابات، بار دیگر انتقادات کرباسچی آغاز میشود، به شکلی که اینبار در کلابهاوس و در حضور هزاران نفر بین او و تاجزاده جدال لفظی شکل میگیرد. غلامحسین کرباسچی مطرح کرد: ما نمیتوانیم همزمان هم در انتخابات شرکت کنیم و هم بگوییم میخواهیم قانون اساسی را زیر و رو کنیم. گاهی کسی قبول ندارد، اما کسی که در انتخابات میآید میخواهد در ساختار فعلی کار کند. حکایت این دوستان حکایت فردی است که برنو در دست گرفته بود و میخواست شمسالعماره را فتح کند.»
لیلاز: تحرک دولت رئیسی با دوره روحانی قابل مقایسه نیست
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران معتقد است تحرک دولت رئیسی با دولت روحانی قابلمقایسه نیست. مشرق در گزارشی به مناسبت نزدیک شدن دولت جدید به اواخر سومین ماه تشکیل خود نوشت:حسن روحانی قرار بود هم چرخ اقتصاد و هم چرخ سانتریفیوژها را باهم چرخانده و کشور را در مدار توسعه قرار دهد؛ اما میراث او برای مردم تورم افسارگسیخته و ایجاد شکاف اجتماعی است. روحانی وضعیتی در کشور خلق کرد که به گواه نظرسنجیهای صورت گرفته از سوی جبهه اصلاحات میزان محبوبیت او در سه ماه آخرحضور در پاستور به زیر ۴ درصد رسید! تقی آزاد ارمکی جامعهشناس اصلاحطلب در شرح این ماجرا میگوید: پروژه روحانی، بعد از برجام تمامشده و هیچ کاری نمیتوانست انجام دهد. نه توانایی کار دیگری داشت، نه نیروهای او این چیزها را میفهمیدند؛ او ۱۰۰ سال دیگر هم رئیسجمهور میماند باز هم هیچ کاری نمیتوانست بکند. سید رضا اکرمی رئیس وقت شورای فرهنگی نهاد ریاستجمهوری در وصف آن روزهای دولت روحانی میگوید: متأسفانه دولت نتیجه محور عمل نکرد ما در نهاد؛ سوئیسی حرف میزدیم، اما آفریقایی عمل میکردیم.شیخ دیپلمات در سال آخرین سال حضور در مسند ریاست جمهوری چنان روزگارش سیاه شد که اصلاحطلبان که روزی خود را تضمین دولت او میدانستند؛ او را رحم اجارهای خوانده و با اعلام طرح «عبور از روحانی» گفتند که هیچ ارتباط عاطفی میان اصلاحطلبان و رئیسجمهور وجود ندارد. با انتخاب سید ابراهیم رئیسی بهعنوان رئیس دولت، گروههای مختلف سیاسی مواضع خود را نسبت به او بازآفرینی کردهاند، برخی میگویند برای آنکه خسارتهای ۸ سال قبل جبران شود، باید به رئیسجمهور کمک کرد. ابراهیم رئیسی نیز در برابر اقشار مختلف گارد بسته نداشته و همه را به یاری طلبیده است. برگزاری جلسات تخصصی با کارشناسان (با گرایشهای مختلف سیاسی) باعث شده تا از نظر روانی میزان امیدواری به دولت سیزدهم بالا باشد.
سعید لیلاز عضو سابق حزب کارگزاران در توصیف دولت رئیسی پس از ۱۰۰ روز به «مشرق» میگوید: من تا الان به شرایط بدبین نیستم. البته فکر میکنم در حد دو ماه، نمیشود قضاوت کرد. اما باید اعتراف کنیم که رئیسی فراتر از انتظارات عمل کرده است. این فعال اصلاحطلب ادامه داد: در همین یک ماه دولت آقای رئیسی دو سه کارکرد مهم داشته است. از جمله مسئله واکسن حل شد. به هر علتی روحانی نتوانست مشکل واکسن را برطرف کند، اما آقای رئیسی توانست. خود این، چیزی بود که ما در مورد ایشان پیشبینی میکردیم؛ این رویداد مهمی بود. در تاریخ خواهند نوشت که دولت سیزدهم از پیچ بحران یک ویروس همگانی و جهانی بهسلامت عبور کرده، اما دولت روحانی زیر بار آن ماند. در حال حاضر ما در تزریق عمومی واکسن از متوسط جهانی جلو هستیم. لیلاز ادامه داد: در دوره رئیسی رشد اقتصادی افزایش چشمگیر خواهد داشت؛ دلیل سادهای هم دارد؛ بخش خدمات بیشترین آسیب را در کرونا دیده است. اگر آن بخش اصلاح و درست شود، خواهید دید که رشد اقتصادی ایران، وضعیت بهتری پیدا میکند.
استاد اقتصاد و تاریخ افزود: وظیفه و مأموریت دوم دولت رئیسی حل تورم افسارگسیخته است. من معتقدم که تورم ربطی به تحریمها ندارد؛ در دولت روحانی ۸ سال تبلیغ کردند که تا مشکل تحریم حل نشود؛ تورم کم نخواهد شد. اما واقعیت چیز دیگری بود این تحریمها ممکن است یکبار نرخها را بالا بیاورد، اما اولاً فقط یکبار است و موقت است. برای اینکه مسئله اصلی تورم، رشد نقدینگی است. رشد نقدینگی هم بخش کوچکترش بهخاطر کسری بودجه دولت است. اتفاقاً تکیه کردن روی کسری بودجه را فرار از بیان واقعیت میدانم. کسری بودجه ما و درواقع رشد نقدینگی ما ناشی از مشکلات شبکه بانکی است. ما امید داریم آقای رئیس جراحی اقتصادی ایران را آغاز کرده و مسئله بانکها و یارانههای سردرگم رانت ساز در ارز ۴۲۰۰ تومانی را حل کند.
سعید لیلاز درباره تفاوتهای میان دولت روحانی و رئیسی گفت: واقعاًً این دو دولت قابلمقایسه باهم نیستند چه ازنظر شکلی و چه زمانی، اما در یک گزاره کوتاه باید گفت دولت رئیسی تحرک دارد و چابک است؛ دولت روحانی سنگین بود. باید تا آخر امسال به دولت رئیسی فرصت بدهیم. تا عید باید هر کمکی که او لازم دارد انجام شود؛ در شب عید میتوان روی کارنامه این ولت بحث کرد.
مشرق در پایان مینویسد: حسن روحانی در خرداد ۹۸ به خبرنگاران گفته بود: «من روزانه نظرسنجی میکنم؛ یعنی در خیابان وقتی با ماشین میروم، چهرههای مردم را نگاه میکنم؛ چند نفر لبخند دارند، چند نفر عصبانیاند، چند نفر قیافهشان گرفته است. به هر شهری میروم، خودم نظرسنجی میکنم، نگاه آدمها را میبینم، آنی که بامحبت نگاه میکند، با تشکر نگاه میکند، آنی که ناراحت است، آنی که نقد دارد، آنی که میگوید نه اینجور نیست» در حالی روحانی این سخنان را بر زبان آورده بود که در دو سال آخر دولتش نهتنها به سفر استانی نرفت، بلکه دیدار با متخصصان را به بهانههایی، چون کرونا به هم زد. وضعیت بهگونهای بود که برخی به طعنه میگفتند آقای رئیسجمهور دولت تدبیر از استان ولنجک بهجایی نقلمکان نمیکند!
استهزای سگ زنجیری آمریکا در قدرتنمایی دریایی سپاه
توقیف نفتکش حامل نفت سرقتی ایران و عقب راندن ناوهای آمریکایی، رشتههای رژیم صهیونیستی را پنبه کرد. «دیپلماسی ایرانی» در اینباره مینویسد: هفته گذشته در اخبار اعلام شد رژیم صهیونیستی میزبان مانور هوایی بینالمللی به نام پرچم آبی با حضور ۷ کشور آمریکا، آلمان، ایتالیا، انگلستان، فرانسه، هند و یونان بوده است. این رزمایش در جنوب اراضی اشغالی در پایگاه «عوفدا» تا روز بیست و هشتم اکتبر ادامه داشت. اما اقدام نظامی ایران در توقیف نفتکش در دریای عمان رزمایش رژیم صهیونیستی را تحتالشعاع قرار داد. میتوان در پاسخ چنین فرض کرد که ایران فارغ از رزمایش رژیم صهیونیستی، با تکیه بر توان دفاعی خود، آمادگی کامل در مواجهه نظامی سخت را در همه زمینهها دارد و رژیم صهیونیستی به دنبال هراساندن ایران، قبل از شروع دور جدید مذاکرات وین، از باب وجود همه گزینهها روی میز بود.در برگزاری رزمایشهای نظامی، عموما دولتها اهداف متعددی را دنبال میکنند که برخی از آنها عبارتند از
۱. آمادگی نیروهای رزمی در هر سطحی در مواجهه با دشمنان.
۲. القای ترس از جنگ در افکار عمومی جامعه کشور متخاصم
۳. ایجاد دغدغههای متعدد اقتصادی ناشی از جنگ.
۴. عینیسازی هزینههای جنگها برای کشورهای متخاصم.
۵. جلوگیری از هر اقدام پیشدستانه دشمن.
۶. ایجاد یک جنگ رسانهای ضد افکار عمومی جامعه کشور متخاصم.
یک رزمایش زمانی خود را موفق جلوه میدهد که پوشش خبری آن به نفع مطلوب و بهینه باشد. بخش عمدهای از موفقیت رزمایشها به تاثیرگذاری و باورپذیری آن بر ذهنیت عموم مردم در جامعه دشمن مبنی بر قدرتمند بودن کشور رقیب است. رژیم صهیونیستی نیز به دنبال ایجاد وحشت در درون جامعه ایران و همچنین قدرتنمایی در نزد دولتمردان ایران بود تا به نوعی نشان دهد در هماهنگی کامل با قدرتهای بزرگ اقدام به این رزمایش کرده است.
در ماجرای نفتکش توقیفی در دریای عمان که توسط سپاه پاسداران به بهترین نحو صورت پذیرفت، این مسئله با پوشش وسیع خبری در داخل و خارج از ایران، در رسانهها مواجه شد. نتیجتا شاهد بودیم، رزمایش رژیم صهیونیستی را کاملا به حاشیه برد، اقدام به توقیف نفتکش در دریای عمان، در داخل ایران با ایجاد حس غرور ملی، روح تازهای را در تقابل با دشمنان دمید. در خارج نیز چنین ترسیم کرد که جمهوری اسلامی ایران در مواجهه نظامی سخت آمادگی کامل دارد و هراسی از مواجهه با رژیم صهیونیستی و آمریکا ندارد. طبیعتا هرگونه اقدامی از سوی دشمنان، تبعات خود را خواهد داشت و توقیف نفتکش در دریای عمان، جلوی هرگونه دسیسهورزی و ایجاد فشار در گفتگوهای آتی در وین را از دشمنان ایران سلب کرد».
یادآور میشود رژیم صهیونیستی در جهان بهعنوان سگ زنجیری آمریکا شناخته میشود و بنابراین وقتی ناوگان آمریکا توسط ایران تحقیر و عقب رانده میشود، به طریق اولی کسی در دنیا بر پارسکردن سگ زنجیری اعتنا نمیکند.
روزنامه وطن امروز
وزیر خارجه سعودی: در مذاکرات با ایران شاهد پیشرفت بودیم
«فیصل بنفرحان بنعبدالله آلسعود» وزیر خارجه عربستان سعودی در مصاحبه با یک رسانه غربی، از پیشرفت در مذاکرات ریاض با تهران و آمادگی کشورش برای دور جدید مذاکرات خبر داد. بنفرحان در گفتگو با فرانس ۲۴ با اشاره به گفتگوهای ایران و عربستان گفت: ماهیت گفتگوها (بین عربستان سعودی و ایران) مقدماتی و آزمایشی بوده است، این گفتوگوها عادی بوده، اما ریشهای نبوده است. ما به گفتگوها با ایران برای پرداختن به نگرانیهایی که ما و کشورهای منطقه درباره ایران داریم، متعهد هستیم. این به ما اجازه خواهد داد که به سمت داشتن روابط عادی با همسایگانمان و ایران برویم. ما فکر میکنیم همسویی منافع، ممکن است، اما (تحقق) این موضوع به پرداختن به نگرانیهایی که همه داریم، نیاز دارد. تاکنون ما به هیچ نتیجهگیری اساسی نرسیدهایم، اما به اندازه کافی به پیشرفتی رسیدهایم که به ما اجازه میدهد به سمت جلو پیش برویم.تدوین طرح جامع پدافند زیستی نیروهای مسلح
رئیس سازمان پدافند غیرعامل گفت: مراحل تصویب و ابلاغ طرح جامع پدافند زیستی نیروهای مسلح در حال نهایی شدن است که ساختار جدید و منسجمی به رویکرد پدافند زیستی در نیروهای مسلح میدهد. سردار غلامرضا جلالی با بیان اینکه با توجه به نقش نیروهای مسلح در مقابله با تهدیدات زیستی، با چالش اساسی در زمینه استانداردها، آییننامهها و الزامات روبهرو هستیم، توضیح داد: استانداردهای حوزه پدافند غیرعامل در حوزه نظامی باید متناسب با سطح تهدید و سطح ایمنی مورد نیاز باشد و این یک اشتباه راهبردی است که ما الزامات این بخش را با استانداردهای دیگران گره بزنیم. وی تصریح کرد: ما در حوزه تدوین استانداردها و الزامات هیچ کمبود دانشی و فنی نداریم و چهبسا استانداردهای پدافند زیستی نیروهای مسلح بسیار پیشرفتهتر از استانداردهای بینالمللی باشد، در حالی که ما درگیر استانداردهای خارجیای هستیم که اساسا نمیتوانند پاسخ کار ما را بدهند. پرداختن به استاندارد بومی نیاز ضروری و جدی است که باید به آن پرداخت. در لایه امنیتی نیز باید سطحی از استاندارد را تعریف کنیم که در برابر تهدیدات پایدار باشد. سردار جلالی همچنین از تصویب نظام جدید پدافند زیستی کشور از سوی شورای عالی پدافند غیرعامل خبر داد که به امضای رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رسید.فرمانده هوانیروز ارتش: موضوع نفتکش و رزمایش ذوالفقار تودهنی به آمریکا بود
فرمانده هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران با بیان اینکه در روزهای اخیر ۲ موضوع نفتکش در خلیجفارس و رزمایش عظیم ارتش، یک تودهنی به آمریکا و دیگر دشمنان بود، گفت: امروز ساخت تجهیزات نظامی و انواع موشکها توسط جوانان این مرز و بوم، دکترین نظامی دنیا را تحت تاثیر قرار داده است. امیر سرتیپ خلبان «یوسف قربانی» اظهار داشت: شهدای هوانیروز با قدرت ایمان در مقابل دشمن ایستادگی کرده و با علم و آگاهی این راه را انتخاب کردند که انتخاب این راه بهترین معامله با خدا بود. وی گفت: امروز قدرت نظامی و بازدارندگی جمهوری اسلامی برای دنیا ثابت شده و این اقتدار به سبب اطاعت محض از ولایت است و حرکت در این مسیر چراغ راه بسیار روشنی است. فرمانده هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران خاطرنشان کرد: در روزهای اخیر ۲ موضوع نفتکش در خلیجفارس و رزمایش عظیم ارتش، یک تودهنی به آمریکا و دیگر دشمنان بود و امروز ساخت تجهیزات نظامی و انواع موشکها توسط جوانان این مرز و بوم، دکترین نظامی دنیا را تحت تاثیر قرار داده است.کشف بیش از ۲۵ تن انواع مواد مخدر در زاهدان توسط وزارت اطلاعات
وزارت اطلاعات اعلام کرد: با اقدامات اطلاعاتی و عملیاتی سربازان گمنام امام زمان (عج) در اداره کل اطلاعات سیستانوبلوچستان، طی عملیاتهای جداگانه در ۶ ماهه اول امسال، تعدادی از باندهای قاچاق مواد مخدر و محل اختفای آنها شناسایی شد و مورد ضربه قرار گرفت. در این عملیاتها بیش از ۲۵ تن انواع مواد مخدر سنتی و صنعتی، ۳ قبضه سلاح جنگی، مقادیری مهمات و ۳۶ دستگاه خودرو کشف و ضبط شد و ۳۶ نفر از اشرار دستگیر و ۲ نفر هم به هلاکت رسیدند.
طرح قانونگذاران آمریکایی برای محدودیت مبادلات تسلیحاتی با ایران
۲ عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا طرحی برای محدود کردن معاملات تسلیحاتی با ایران ارائه کردند. به گزارش ایسنا، «دان بیکن» و «جو ویلسون» ۲ عضو مجلس نمایندگان آمریکا طرحی موسوم به «قانون جلوگیری از مبادلات تسلیحاتی ایران» ارائه کردهاند که هدف آن تحریم هر گونه خرید و فروش تسلیحات با ایران است.این قانونگذاران آمریکایی که هر ۲ عضو کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان هستند، در طرح خود از دولت خواستهاند علیه هر شخص یا نهادی که در مبادلات خرید و فروش تسلیحات متعارف با ایران مشارکت دارد، تحریم وضع کند. دان بیکن در بیانیهای ضمن اعلام این خبر مدعی شد انتقال تسلیحات متعارف به ایران امنیت ملی آمریکا و متحدانش در منطقه، از جمله اسرائیل، امارات عربی متحده، اردن، مصر، عربستان سعودی و سایرین را تهدید میکند. وی در بیانیه خود که روی وبسایت مجلس نمایندگان آمریکا قرار گرفته، آورده است: اگر چه ممکن است اعضای کنگره آمریکا بر سر روشهای مقابله با برنامه هستهای ایران اختلاف نظرهایی با یکدیگر داشته باشند، اما همگی در این باره که باید از فروش سلاح توسط چین و روسیه به ایران جلوگیری کرد، اتفاق نظر دارند.
روزنامه خراسان
میراث بدهی ۵۳۰ هزار میلیاردی دولت روحانی برای رئیسی
هماکنون ماهیانه فقط ۱۰ هزار میلیارد تومان بازپرداخت اوراق فروخته شده در دولت قبل بر عهده دولت جدید است که تا سال ۱۴۰۵ بازپرداخت حدود ۵۳۴ هزار میلیارد تومان اصل و سود این اوراق بر عهده دولت است.سقوط ارزش لیر ترکیه به کمترین رقم در تاریخ این ارز
ارزش لیر ترکیه بار دیگر سقوط کرد و به کمترین رقم در تاریخ این ارز رسید. به گزارش رویترز، ارزش لیر ترکیه روز جمعه برای سومین بار سقوط کرد و به کمترین رقم در تاریخ این ارز رسید. به دنبال نگرانی سرمایه گذاران درباره سیاست پولی این کشور پس از این که بانک مرکزی ترکیه در ماه سپتامبر کاهش نرخ بهره را آغاز کرد، هر دلار به بیش از ۱۰ لیر رسید.دولت قبل پولهای صادرکنندگان را بلوکه کرده بود
رئیس کانون انجمنهای صنایع غذایی ایران گفت: تصمیمگیری اشتباه دولت دوازدهم درباره استرداد مالیات بر ارزش افزوده صادرکنندگان، ۱۵۰۰ میلیارد تومان از منابع صادرکنندگان را بلوکه کرده بود.روزنامه ایران
تعجب مدیر کل آژانس از عدم دعوت به تهران
خبر اول اینکه، «رافائل گروسی»، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی عدم دعوت از او برای سفر به ایران را تعجب برانگیز خواند. بهگزارش فارس، «گروسی» در گفتگو با خبرگزاری فرانسه مدعی شده آژانس هیچ تماسی با دولت جدید ایران برای گفتگو درباره برخی مسائل مربوط به برنامه هستهای ایران نداشته و این مسأله را حیرتانگیز توصیف کرده است. خبرگزاری فرانسه نوشته مدیرکل آژانس انتظار داشته قبل از نشست آتی شورای حکام آژانس که از ۲۲ نوامبر (۱ آذرماه) آغاز میشود به ایران سفر کرده و با مقامهای ایران دیدار کند.حمایت ۴ وزیر سابق آموزش و پرورش از وزیر پیشنهادی
خبر دیگر اینکه، فارس گزارش داد که حسین مظفر، علیاحمدی، بطحایی و فرشیدی وزرای سابق آموزش و پرورش در نامهای مشترک به نمایندگان مجلس نوشتند: درخواست داریم که در صورت صلاحدید و پس از ارزیابی توانمندیها و برنامههای فیاضی، به ایشان فرصت بدهید تا در سمت وزیر آموزش و پرورش با مدیریتی جهادی ایفای مسئولیت کند.اختلاف کارگزارانیها «سازندگی» را به تعطیلی کشاند
دست آخر اینکه، خبرگزاری مهر گزارش کرد که پس از برگزاری جلسه شورای مرکزی و تعیین مرعشی به عنوان دبیرکل جدید حزب کارگزاران، روزنامه سازندگی بر روی «دکههای روزنامه فروشی» قرار نگرفت. غلامحسین کرباسچی دبیرکل پیشین که محوریت فعالیتهای رسانهای گروه هممیهن را نیز برعهده دارد در صفحه شخصی خود اعلام کرد: استعفای سردبیر، عدم همراهی و احیاناً مخالفت ارکان حزب با انتشار روزنامه، عدم وجود کاغذ و بدهی سنگین باعث شد تا روزنامه دیگر منتشر نشود.روزنامه شرق
قطر حافظ منافع آمریکا در افغانستان میشود
خبرگزاری رویترز به نقل از یک مقام آمریکایی خبر داد قطر بهعنوان حافظ منافع دیپلماتیک آمریکا در افغانستان نقشآفرینی میکند. به گزارش میدلایستنیوز، یک مسئول بلندپایه آمریکایی به خبرگزاری رویترز گفت: آمریکا و قطر بر سر اینکه قطر حافظ منافع ایالات متحده در افغانستان باشد، توافق کردند. این گام، نشانه مهمی برای امکان ارتباط مستقیم بین واشنگتن و کابل در آینده، پس از ۲۰ سال جنگ است. قطر روز جمعه توافقی را با آمریکا امضا کرد تا در سایه حکومت طالبان بر افغانستان که از سوی آمریکا به رسمیت شناخته نمیشود، حافظ منافع آمریکا در افغانستان باشد و ارتباط رسمی بین دو طرف را تسهیل کند. مسئول بلندپایه آمریکا در ادامه گفت قطر به صورت موقت به میزبانی نزدیک به هشت هزار شهروند افغانستانی در معرض خطر و خانوادههای آنها که درخواست دریافت روادید ویژه مهاجرت را داشتند، ادامه میدهد.از سوی دیگر، در کنفرانس خبری مشترک وزیران خارجه قطر و آمریکا درخصوص سوریه نیز صحبت شد که آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، نگرانی واشنگتن را از سفرهای رسمی به سوریه ابراز کرد. همزمان وزیر خارجه قطر ابراز امیدواری کرد عادیسازی روابط با نظام سوریه متوقف شود.
دیدار در قاهره
در همین حال، منابع مصری اعلام کردند دیداری میان حسام لوقا، مدیر اداره اطلاعات عمومی سوریه و خالد الحمیدان، رئیس دستگاه اطلاعات عربستان سعودی، در مصر انجام شده است. طبق گفته این منابع، لوقا و الحمیدان در حاشیه «کنفرانس اطلاعاتی عربی» در قاهره با یکدیگر دیدار کردند. طبق این گزارش، کنفرانس مذکور نهم نوامبر در قاهره برگزار شد و رؤسای دستگاههای اطلاعاتی چند کشور عربی در آن حضور داشتند و در آن پروندههای مختلف منطقه و جهان بررسی شد. منابع مذکور به جزئیات بیشتر دیدار لوقا و الحمیدان اشارهای نکردهاند. اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}